عزیز دلم دیروز جمعه 93/03/09 به اتفاق خاله ها و دایی فرهاد و خاله اعظم و خاله مریم رفتیم مرق خیلی
بهمون خوش گذشت و آب و هوای خیلی خوبی هم داشت تو هم حسابی با محیا و داداشیا بازی کردی
ودعوا و شیطونی..
اینم چند تا عکسی که اونجا ازت گرفتم البته بعد از کلی شیطونی دیگه موهات و لباست بهم ریخته شده
بود..
عزیزم انشا... که همیشه تو زندگیت گل خنده رو لبات باشه..
بوووووووووووس