عزيز دلم شرمنده كه نتونستم برات تولد بگيرم چون بابا حاجي بيمارستان بود اوضاع و احوال هيچكس روبه راه نبود قول ميدم سال ديگه تولدت برات جبران كنم گلم.
اون موقعي كه شمع و فوت كردي نذاشتي ازت عكس بگيرم منم همين چندتا عكس و بيشتر نتونستم بگيرم.
عزيزم: لحظه ي ورودت به دروازه ي قلبم و لبخند شكفتنت به باغچه ي دنيارو اول به خودم چون سرآغاز حس خوشبختي من است و سپس به تو تبريك ميگم.
نازنينم 4سالگيت مبارك.
از خدا بهترينها را برات آرزو ميكنم و اميدوارم خوشبخت و خوشحال زندگي كني و از داشتن پدر و مادري مثل ما راضي باشي.
بووووووووووووووووووس