ستايش

ستايش جان تا این لحظه 14 سال و 5 ماه و 27 روز سن دارد

مهمونی عید

عزیزم این عکسا برای روزیه که عمه معصومه نهار دعوت کرده بود رفتیم باغ فامیلای الهه..

تو حسابی شیطونی میکردی و با بچه ها گاهی بازی میکردی و گاهی اذیت...

بعداظهر اون روزم همه با هم رفتیم ریگنوردی و اونجا خیلی به همه خوش گذشت..

 


تاریخ : 21 فروردین 1393 - 03:07 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 2552 | موضوع : وبلاگ | 5 نظر

عید دیدنی..

اینم یه عکس با آرش نوه ی عمه اعظم

اینم ایلیا نوه ی عمه اعظم

عزیز دلم این عکسا برای روزیه که عمه اعظم همه را برای نهار دعوت کرده بود روز خیلی خوبی بود و به شما بچه ها خیلی خوش گذشت..

امیدوارم عید امسال بهترین روزها و ساعات و لحظه ها را برای همه ی بچه ها و مامان و باباهاشون به همراه داشته باشه

خیلی دوست دارم عزیزم


تاریخ : 18 فروردین 1393 - 20:56 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1609 | موضوع : وبلاگ | 16 نظر

پارك

فدات يه مدت بود كه درگير خونه تكوني بودم نتونستم ازت عكس بگيرم و وقت نداشتم سراغ وبلاگت بيام درعوض جمعه با بابايي رفتيم پارك و تو حسابي بازي كردي و منم يه عالمه ازت عكس گرفتم.

هرچند كه بابا چند روز بود كه حالش خوب نبود ولي چون به دختر گلش قول داده بود سر قولش موند و تو را برد پارك..

دوست دارم عزيزم


تاریخ : 25 اسفند 1392 - 06:36 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1205 | موضوع : وبلاگ | 27 نظر

رفته بوديم كوير

ياسين پسر خاله طيبه كه ستايش بهش ميگه داداشي

اينجا داشتي ميوفتادي خيلي ترسيده بودي كه بابايي كمكت كرد

عزيزم ما هميشه هواتو داريم تو نترس

فدات بشم روز جمعه به اتفاق خاله ها و مادر جون و فرهاد رفتيم كوير حسابي به همه خوش گذشت ولي جاي مامان جنت و باباحاجي كه به قول تو رفتن پيش خدا خيلي خالي بود و همچنين جاي خاله فاطمه و محيا و عمو حجت كه نتونستن بيان.

آخه عزيز دلم هميشه وقتي مامان جنت زنده بود جمعه ها ميرفتيم خونشون و همه دور هم بوديم ولي الان اينقدر جمعه ها دلگير و بي روحه كه من اصلا يادم ميره جمعه است. خوشبختانه بعد از چند وقت جمعه را رفتيم بيرون و همه باهم بوديم.

فداي مامان مهربونم بشم كه جاش خيلي خاليه. روحش شاد

دوست دارم عزيزم. بووووووووووووووووووس


تاریخ : 07 اسفند 1392 - 03:40 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1299 | موضوع : وبلاگ | 28 نظر

قربون اون نگاه مظلومانه ات بشم

قربون اون نگاه مظلومانه ات بشم

ماماني اصلا قيافه ي آروم بودن به تو دختر شر و شيطون من نمياد خواهشآ خودت باش..
همون ستايشي كه هر جا ميريم فقط صداي خنده و شيطنتاي اون مياد..
دوست دارم بلاي خودم..
تاریخ : 29 بهمن 1392 - 03:45 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1979 | موضوع : فتو بلاگ | 36 نظر

بي تو روزام رنگي نداره

بي تو روزام رنگي نداره

عزيزم خونه ي عزيز بوديم با مهيار عكس گرفتي..
فداي اون ژست گرفتنت بشم.
چند روز پيش به اتفاق خاله فاطمه و محيا رفتيم تهران خونه ي عمه مريم و عمو عباس خيلي خوش گذشت..
دوست دارم هرروز روزي هزار بار بهت بگم كه عاشقتم..
تاریخ : 22 بهمن 1392 - 03:23 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1584 | موضوع : فتو بلاگ | 24 نظر

برف بازي..

عشقم ديروز دوباره توي شهر ما برف اومد و تو هم عاشق برف...

گير داده بودي كه بريم برف بازي ماهم امروز ظهر برديمت بالاي پشت بوم و برف بازي كرديم..

يادش به خير بچگياي خودمون چه حالي ميداد وقتي همه ي مرداي همسايه برفاي پشت بومشون و ميريختن توي كوچه و ما تماشا ميكرديم..


تاریخ : 14 بهمن 1392 - 04:14 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1269 | موضوع : وبلاگ | 30 نظر

فداي يه تار موهات عزيزم

فداي يه تار موهات عزيزم

اين دنيا را به آناني هديه ميكنم كه به خيالشان دنيا فقط براي آنهاست, ولي براي تو آسمان را آرزو ميكنم كه هميشه مانند دلت زيباست...
دوست دارم نفسم..
4سال و سه ماهه شدي گلم..
تاریخ : 07 بهمن 1392 - 03:16 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 1523 | موضوع : فتو بلاگ | 29 نظر

قربونت برم نفسم

قربونت برم نفسم

قربونت برم اينقدر با احساسي...
چند روز رفتم مسافرت تو پيش بابايي موندي و همش زنگ ميزدي كه زود بيا و ديگه تنهام نذار...
عشقم من هيچوقت نميخوام تنهات بذارم..
تاریخ : 29 دی 1392 - 04:44 | توسط : مامان ستايش | بازدید : 3642 | موضوع : فتو بلاگ | 34 نظر